گزارش کارورزی 1 دبیری شیمی
گزارش کارورزی 1 دبیری شیمی
فرمت فایل : word
تعداد صفحات فایل : 13 صفحه
مختصری از شرح
فهرست مطالب
عنوان صفحه
1. اولین روز کارورزی 1
2. نمای کلی مدرسه 4
3. روابط سازمانی 7
4. روابط عاطفی 8
5. فرآیند آموزشی 8
اولین روز کارورزی
بعد از مشخص شدن مدرسه محل کاروزی، من و دوستم خانوم نرگس عینی تصمیم گرفتیم که با هم باشیم. بعد از این همه واحد خسته کننده در دانشگاه، این واحد نیاز بود. شب قبل از کارورزی در این فکر بودیم که برای اولین جلسه چه بپوشیم. بنظر من در مورد دختران، صورتی همیشه جواب می¬دهد! مانتوی صورتی و مقنعه و شلوار کتان سرمه¬ای انتخاب مناسبی بود. همچنین میخواستم صبح زود بیدار شویم تا صبحانه¬ای مفصل خورده و سرموقع در مدرسه باشیم. بماند که صبح بیدار شدن برای هر دوی ما یک رویاست!
بالاخره روز سه شنبه ......فرا رسید. صبح ساعت 7:15 از خواب بیدار شدیم و پس از خوردن صبحانه عزم مدرسه کردیم. با وجود اینکه آدرس را بلد نبودیم، خیلی راحت مدرسه را پیدا کردیم. ساعت تقریباً 7:50 صبح بود و اکثر دانش¬آموزان سر کلاس بودند و تعداد کمی در حیاط، خواستیم وارد مدرسه شویم که مسئول در جلوی ما را گرفت و فکر کرد از دانش¬آموزان هستیم. وقتی فهمید دانش-آموز نیستیم، عذرخواهی کرد. به یاد دارم که وقتی دوران دبیرستان میخاستم به مدرسه بروم دیر میرسیدم. شکر خدا هیچوقت در دیررسیدن تنها نبودم. بگذریم، وارد حیاط شدیم و پس از آن وارد ساختمان مدرسه همان ابتدای ساختمان دفتر معلمین قرار داشت. وارد شدیم و بسمت معاون رفتیم. او خانومی نسبتاً خوش اخلاق با مانتو شلوار کاملاً رسمی بود. وقتی فهمید کارورز هستیم استقبال خوبی نداشت. لیست معلمین شیمی در روز سه شنبه را دید و گفت امروز فقط یک معلم شیمی داریم «خانوم امیری» پس از 5 دقیقه انتظار خانوم امیری آمد. وی نسبتاً کوتاه قد با مانتوی گلبهی بود. ساعت مچی ظریفی در دست داشت و بسیار گشاده رو بود. وقتی فهمید ما کارورز هستیم با ما دست داد و اسامی ما را پرسید. در ان روز مدیر در مدرسه حضور نداشت. همراه معلم راهنما شدیم. ساعت اول کلاس پیش تجربی بود. وارد کلاس که شدیم در ابتدا ایشان ما را به دانش¬آموزان بعنوان همکاران آینده خود معرفی کرد. خیلی ذوق زده شدیم. در همان ابتدا دانش¬آموزان از ما استقبال کردند. کلاً 15 نفر بودند ته کلاس دو صندلی خالی بود، نشستیم و معلم حضور و غیاب کرد. ولی بچه ها را با اسامی کوچکشان صدا میکرد. در همان ابتدا معلم به دانش¬آموزان گفت که 45 دقیقه درس میدهد و بعد از آنها امتحان میگیرد. مبحث تدریس، عوال مؤثر بر سرعت واکنش بود. با سئوال از دانش¬آموزان شروع شد. در همان لحظات اولیه تدریس شاگردی با لحنی تند از معلم سئوالی پرسید و پس از اینکه معلم پاسخش را داد گفت قانع میشود. شاید چون لحنش کرمانشاهی بود ما فکر میکردیم تند حرف میزند! در حین تدریس شاگردان خیلی سئوال میکردند، تقریباً دیوانه شده بودم و به هیچ وجه نمیتوانستم خود را جای معلم بگذارم. بعضی از آنها هم کلاس خارج از مدرسه رفته بودند و درس را بلد بودند و با پرسیدن سئوالهایی قصد امتحان معلم خود را داشتند (این مسئله بیشتر اذیتم میکرد). با این حال معلم در تدریس به نظر همه دانش¬آموزان احترام میگذاشت و در کمال آؤامش و خوش اخلاقی به سئوال تک تکشان پاسخ میداد. لحن صمیمی و دوستانه ای داشت. با اینکه تعداد دانش¬آموزان کم بود، اما سکوت خوبی در کلاس نبود و این بدلیل نوع برخورد معلم بود. برخورد شاگردان با ما خوب بود و از ما رتبه-های کنکورمان را میپرسیدند و میخواستند برایشان سر کلاس تدریس کنیم. بعد از پایان بخشی از مبحث، معلم آن را برای دانش¬آموزان بصورت جزوه گفت، کلاس دارای دو پنجره با پرده¬های قهوه¬ای بود و جایگاه معلم در سطح بالاتری نسبت به دانش¬آموزان بود. معلم برای تدریس نیز همیشه در مرکز کلاس قرار میگرفت و گاهی نکاتی را روی تابلو مینوشت. در اخر نیز استاد راهنما از دانش¬آموزان امتحان گرفت. سئوالات درباره¬ی سرعت واکنش بود. هیچکدام از سئوالات را بلد نبودیم حل کنیم ولی تا دلتان میخاست شیمی آلی میدانستیم.
پس از پایان کلاس همراه معلم وارد دفتر معلمین شدیم. حس خوبی بود ولی کمی برایمان سخت بود که در کنار معلمین بنشینیم. با روی گشاده دیگر معلمین مواجه شدیم. نگاهشان نسبت به ما متفاوت بود. همیشه عضو جدید از یک گروه شدن برایم سخت است. تعدادی از معلمین نزدیک هم نشسته بودند و از مسافرت و لباس خریدن و ... صحبت میکردند و چایی میخوردند. یکی از آنها به ما چایی تعارف کرد بهمراه شکلات. من کلاً اهل چایی خوردن نبودم ولی آن روز دو تا چایی خوردم! شاید حس معلمی بر من تأثیر گذاشته بود! با اینکه سر کلاس غیر از برداشتن نکات مهم کار دیگری نکردیم ولی احساس خستگی داشتیم.
کاربر محترم ما مفتخریم که شما در وبسایت معتبر درسی فایل هستید ما بشما بابت این دانلود اطمینان 100 درصد می دهیم